دشت آزو و صعود به قله پاشوره

گزارش برنامه دشت آزو و قله پاشوره (29/06/1398)

امروز 30/06/1398

جمعه ساعت 3:45 زودتر از ساعت گوشی از خواب بیدار شدم ،وسایلم رو از شب قبل آماده کرده بودم، صبحانه خوردم و لباس هایم را پوشیدم و آماده حرکت شدم .

ساعت 4:10 از خانه بیرون زدم و در سکوت دم صبح قدم می زدم بین راه به یک مامور پلیس برخوردم و صبح بخیر اول رو گفتم، در ادامه سفوران زحمت کش بودند، گذشتم و 4:25 به ایستگاه ائمه اطهار رسیدم و سوار اتوبوس شدم ،داخل اتوبوس دونفر کوهنورد و چند نفر دیگر بودند وساعت 5:00 به تهرانپارس محل قرار با گروه رسیدم .

نفر چهارم بودم که رسیدم و چند دقیقه منتظر ماندیم مابقی افرادگروه آمدند ،باتوجه با اینکه اولین سفر من باگروه افق بود یک معرفی و آشنایی انجام شد و تقسیم بندی افراد توسط آقا رضا دوست خوبم و مسئول گروه انجام شد ، ساعت 5:35 به سمت پلور حرکت کردیم من و وحید و مصطفی با ماشین آقا مجید یک اکیپ شدیم و حرکت کردیم در بین راه از مسیر زیبا و دیدنی به همراه آهنگ های خوب لذت بردیم ، از جاجرود، رودهن ، بومهن ، آبعلی ،پلور و آب اسک گذشتیم و 7:55به روستای نوا رسیدیم ،ماشین هارو پارک کردیم تقریبا 7 ماشین و 35نفر بودیم .

همگی پیاده شدند و آماده حرکت، هوا کمی سرد بود و حلقه آشنایی تشکیل شدو افراد معرفی شدند ،ساعت 8:30 به سمت دشت آزو حرکت کردیم و در طی مسیر از باغ ها ، رودخانه و چشمه ها گذشتیم و چند عکس یادگاری انداختیم و 9:31به محل اطراق و استراحت رسیدیم در کنار یک کلبه قدیمی ، یک چشمه آب و چند درخت و یک منظره زیبا از دشت و نمایی زیبا و دیدنی از کوه دماوند .

همگی رسیده ، استراحت کردیم ، صبحانه ای خوردیم و تعداد 21 نفر ساعت 10:25به سمت قله حرکت کردیم ،قرار براین شد افراد با توجه به توانایی شان در بین مسیر هرکسی خواست برگردد.

مسیر قله زیبا و دیدنی بود و البته سخت و طاقت فرسا که  از هر نقطه کوه دماوند نمایان بود ، مسیر پر از چشمه های آب معدنی بود . بعضی افراد گروه درکمتر از  یک سوم میانی مسیر کم کم بازگشتند و 12نفر باقی ماندیم (4خانم و 8آقا) وبعد از 5 ساعت صعود در  هوایی نسبتا خوب ساعت  15:35 به قله رسیدیم و واقعا شور و حال خاصی داشتیم ،عکس های یادگاری انداختیم ، کمی استراحت کردیم و شروع به بازگشت کردیم (15:45) در راه برگشت شن اسکی جذابی رفتیم و پایین آمدیم ،در مسیر  برگشت ذخیره آب همگی دوستان تمام شده بود و همگی تشنه بودیم و بعد از 1:30 ساعت فرود به چشمه آب رسیدیم و سیراب شدیم و کمی استراحت و ادامه مسیر را طی کردیم و 18:45به محل اطراق رسیدیم ، بعضی افراد رفته بودند و بعضی منتظر بعد از کمی استراحت و تغذیه و جمع آوری زباله ها ساعت 19:03به سمت اتومبیا ها و محل شروع پیمایش حرکت کردیم ،هوا کم کم تاریک میشد و درمسیر برگشت من ، مصطفی ، محدثه خانم ، آقای کمیلی آخرین نفرات بودیم و در انتهای مسیر که تاریکی همه جا رو فراگرفته بود با چراغ قوه گوشی مسیر رو طی کردیم و 19:45به انتهای مسیر و محل شروع پیمایش رسیدیم ، سوار اتومبیل شدیم و من به همراه آقا رضا ساعت 8:05 به سمت تهران حرکت کردیم .